دهی است از مضافات بغداد. (منتهی الارب) ، تعلیم دادن. آموختن، به انجام رسانیدن. (ناظم الاطباء) ، حبس کردن. (یادداشت مؤلف). رجوع به ساختن درهمین لغت نامه شود، جعل کردن. ساختن
دهی است از مضافات بغداد. (منتهی الارب) ، تعلیم دادن. آموختن، به انجام رسانیدن. (ناظم الاطباء) ، حبس کردن. (یادداشت مؤلف). رجوع به ساختن درهمین لغت نامه شود، جعل کردن. ساختن
دهی به بغداد، (ناظم الاطباء)، قریه ای است از اعمال کلواذا از نواحی بغداد و در آن بوستانها و گردشگاه هایی بود که مردم بیکاره و اهل تفریح بدانجا میرفتند، حسین بن ضحاک خلیع گوید: احب الفی ٔ من نخلات باری و جوسفها لمشید بالصفیح ...، (از معجم البلدان)، و رجوع به تاج العروس و مراصدالاطلاع شود
دهی به بغداد، (ناظم الاطباء)، قریه ای است از اعمال کلواذا از نواحی بغداد و در آن بوستانها و گردشگاه هایی بود که مردم بیکاره و اهل تفریح بدانجا میرفتند، حسین بن ضحاک خلیع گوید: احب الفی ٔ من نخلات باری و جوسفها لمشید بالصفیح ...، (از معجم البلدان)، و رجوع به تاج العروس و مراصدالاطلاع شود
دهی است به بغدادنزدیک عکبرا و سیوف را نسبت بدان دهند. (از منتهی الارب). دهی است به بغداد و شمشیر را بدان نسبت دهند. (ناظم الاطباء). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود
دهی است به بغدادنزدیک عکبرا و سیوف را نسبت بدان دهند. (از منتهی الارب). دهی است به بغداد و شمشیر را بدان نسبت دهند. (ناظم الاطباء). و رجوع به قاموس الاعلام ترکی ج 2 شود